به کوه مینگرم ، پرغبار و غمگین است
به شهر مینگرم ، بویناک و چرکین است
به رودخانه ، به دریا ، به دوش اقیانوس
نشسته است سکوتی که سخت سنگین است
دلم سیاه شد از کفر و باز میبینم
خدا نمیرود از خاطری که بی دین است
مرا به خوردن یک جرعه چای مهمان کن
که در کنار تو این چای تلخ ، شیرین است
شبیه سوریه با کوچههای ویرانش
فضای این غزلم ، مرگبار و خونین است
شبیه سوریه با کودکان خانه به دوش
به روی شانهی من بارِ جنگ سنگین است
بگو هزار پیامآور و هزار رسول
چه سود عاقبت ماجرا اگر این است ؟
شکستن پر پروانهها ، رسالت کیست ؟
بریدن سر گلها کدام آیین است ؟
به این دلیل فرو میخزم به خلوت خویش
که آدمی همه بازیچهی شیاطین است
نگاه کرد به من ، خنده زد ؛ بهار شکفت
خدا به خلقت انسان ، هنوز خوشبین است ...
#ابوالفضل_صمدی
به شهر مینگرم ، بویناک و چرکین است
به رودخانه ، به دریا ، به دوش اقیانوس
نشسته است سکوتی که سخت سنگین است
دلم سیاه شد از کفر و باز میبینم
خدا نمیرود از خاطری که بی دین است
مرا به خوردن یک جرعه چای مهمان کن
که در کنار تو این چای تلخ ، شیرین است
شبیه سوریه با کوچههای ویرانش
فضای این غزلم ، مرگبار و خونین است
شبیه سوریه با کودکان خانه به دوش
به روی شانهی من بارِ جنگ سنگین است
بگو هزار پیامآور و هزار رسول
چه سود عاقبت ماجرا اگر این است ؟
شکستن پر پروانهها ، رسالت کیست ؟
بریدن سر گلها کدام آیین است ؟
به این دلیل فرو میخزم به خلوت خویش
که آدمی همه بازیچهی شیاطین است
نگاه کرد به من ، خنده زد ؛ بهار شکفت
خدا به خلقت انسان ، هنوز خوشبین است ...
#ابوالفضل_صمدی
ثبت لینک رایگان در سایت دارای بیش از 4000 بازدید
جهت ثبت لینک خودتون برای افزایش بازدید و افزایش رنک گوگل خودتون به آدرس زیر مراجعه کنید
انجام شد ، سپاس
نارام
http://www.seo-link.ir/
نارام
نارام
تشکر
متشکرم
نارام
نارام
نارام
نارام
نارام
نارام
ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد ...