-------- { ✿❀✿ } --------
════════════════
همچون نسیم بر تن و جانم وزید و رفت
ما را چو گل ، دمی به سوی خود کشید و رفت
بر دفتر خیال پریشان من ، شبی
با کِلْک عشق ، خطّ تمنا کشید و رفت
در آسمان خاطرم آن اختر امید
دردا که چون شهاب طلایی دوید و رفت
بر گو - خدای را - به دیار که میدمد
آن صبح کاذبی که به شامم دمید و رفت ؟
یاد شکیبسوز تو - ای آشنا ! - شبی
در موج عطرِ بستر من آرمید و رفت
در آفتاب لطف تو تا دیگری نشست
چون سایه ، عاشق تو به کنجی خزید و رفت
ترسم چو باز آیی و پرسم ز عشق خویش
گویی چو شورِ مستیَم از سر پرید و رفت
سیمین ! اگرچه رفت و تو تنها شدی ، ولیک
این بس که در دلت شرری آفرید و رفت ...
همچون نسیم بر تن و جانم وزید و رفت
ما را چو گل ، دمی به سوی خود کشید و رفت
بر دفتر خیال پریشان من ، شبی
با کِلْک عشق ، خطّ تمنا کشید و رفت
در آسمان خاطرم آن اختر امید
دردا که چون شهاب طلایی دوید و رفت
بر گو - خدای را - به دیار که میدمد
آن صبح کاذبی که به شامم دمید و رفت ؟
یاد شکیبسوز تو - ای آشنا ! - شبی
در موج عطرِ بستر من آرمید و رفت
در آفتاب لطف تو تا دیگری نشست
چون سایه ، عاشق تو به کنجی خزید و رفت
ترسم چو باز آیی و پرسم ز عشق خویش
گویی چو شورِ مستیَم از سر پرید و رفت
سیمین ! اگرچه رفت و تو تنها شدی ، ولیک
این بس که در دلت شرری آفرید و رفت ...
❖ #سیمین_بهبهانی
به مجله ستاره شهر هم یه سری بزن
حتما
نارام
غزل های ایشونو خیلی دوست دارم
ممنون
مانا باشید
نوش نگاهتون باشه
نارام
ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد ...